27 مرداد 1388 / 26 شعبان 1430 / 18 اوت 2009

آتش بس جنگ تحميلي عراق عليه ايران بعد از8 سال جنگ اعلام شد. اين حكم را شوراي امنيت سازمان ملل متحد با صادركرد. قطعنامه 598 اعلام كرد اين قطعنامه عراق را به خارج كردن نيروهايش ازايران ملزم مي كرد. پس ازپيروزي انقلاب اسلامي استكبارجهاني و گروههاي مخالف انقلاب اسلامي درداخل ايران با همكاري يكديگر درراه نابودكردن انقلاب اسلامي تلاش كردند. رژيم بعثي عراق هم با تحريكهاي امريكا جنگ را با ايران آغازكرد. اما پس ازشروع جنگ تحميلي با رژيم عراق با مقاومت ايرانيان و مردم مسلمان و وطن پرست روبروشد كه انتظارآن را نداشت. سرانجام پس ازپيروزي هاي پي درپي ايران درسالهاي جنگ تحميلي بويژه فتح خرمشهر درسال1361هجري شمسي مجامع بين المللي قطعنامه 598 را درسال1367صادر و آتش بس جنگ تحميلي عراق عليه ايران را اعلام كردند.
محمد خان غفّاري ملقّب به كمال الملك استاد برجسته و گرانقدر ايران درهنر نقاشي درشهر نيشابور بدرود حيات گفت. او در13سالگي ازكاشان به تهران آمد و دردارالفنون به تحصيل مشغول شد. پيشرفت كمال الملك دريادگيري هنرنقاشي بسيار سريع بود و دراندك مدتي وي با سمت نقاش باشي دردربارناصرالدين شاه به كارپرداخت.اين هنرمند ارزنده دراين مدت آثاري خلق كرد كه نمايانگر استادي و مهارت وي درنقاشي است. تابلوي معروف تالارآيينه كه محمد غفاري نزديك به 5 سال برروي آن كار كرد نخستين اثري بود كه با امضاي كمال الملك آن را به پايان رساند. كمال الملك براي تكميل دانش خود درهنرنقاشي به چند كشور اروپايي سفركرد. او درسال1329هجري قمري مدرسه صنايع مستَظرَفه را تأسيس كرد. كمال الملك درزمان رضاخان ازترسيم چهره او خودداري كرد و به همين علت به روستاي حسين آباد نيشابور تبعيد شد. سرانجام بعد ازفوت، پيكر اين هنرمند برجسته و استاد ارزنده ايران زمين درآرامگاه عطّارنيشابوري به خاك سپرده شد.
استاد محيط طباطبايي محقق ، مورخ ، انديشمند و عضو فرهنگستان زبان و ادب پارسي بدرود حيات گفت. استاد طباطبايي سالها درمدارس ، مؤسسات و دانشگاهها ازجمله دارالفنون ، هنرستان عالي موسيقي و دانشگاه تهران تدريس كرد. استاد محيط طباطبايي ازسال 1328شمسي درسمت رايزن فرهنگي ايران دهند، عراق، سوريه و لبنان به خدمت مشغول شد و بعد از بازنشستگي به نگارش پرداخت. از استاد محيط طباطبايي بيش از3000مقاله، 1000سخنراني و دهها جلد كتاب باقيست. « دوران نادر، زندگي محمد زكرياي رازي، تاريخ تحليلي مطبوعات درايران و تاريخ تحول نثر فارسي» درقرن 13 هجري قمري ازآن جمله اند.
آخوند ملا عبدالكريم بن مهدي گزي در حدود سال 1223ش برابر با 1260ق در خانداني اهل علم در منطقه گز، يكي از توابع اصفهان به دنيا آمد و تحصيلات مقدماتي را در اصفهان سپري نمود. وي در نجف از محضر درس عالم مجاهد، حاج ميرزا حسين حاج ميرزا خليل استفاده علمي نمود و پس از طي مدارج عالي علمي و اخلاقي به اصفهان بازگشت. آخوند گزي از آن پس در مدرسه نيم‏آورد اصفهان سكني گزيد و در طي ساليان طولاني، دانش آموختگان فراواني از محفل درس او فيض بردند. وي مدت طولاني، مرجع قضاوت و حكومت شرعيه اصفهان بود و بدون هيچ سستي، همانند يك دادگستري سيار، به حل و فصل مرافعات و منازعات مردم مي‏پرداخت. از ايشان آثار متعددي بر جاي مانده كه تذكرةالقبور در شرح حال افراد مدفون در اصفهان؛ رساله در اصل دين و رساله در صيغِ‏العقود از آن جمله‏اند. آخوند گزي علاوه بر مراتب علمي، گاهي شعر هم مي‏سرود و "مهدوي" تخلّص مي‏نمود. اين فقيه اصولي سرانجام در بيست و هفتم مرداد 1300ش برابر با سيزدهم ذي‏حجه 1339ق در هفتاد و هفت سالگي درگذشت و در قبرستان تخت فولاد اصفهان به خاك سپرده شد.
دكتر محمد مصدق، نخست‏وزير محمدرضا پهلوي، از ماه‏ها قبل از كودتاي 28 مرداد 1332، درصدد اجراي نقشه‏اي بود تا صحنه را با يك كودتاي ساختگي و با وجهه ملي خالي كند. تا به اين ترتيب به صورت يك قهرمان ملي، عنوان گردد. اين در حالي بود كه عوامل استكبار با كمك ايادي داخلي، قصد كودتا عليه مصدق را نيز در سر مي‏پروراندند. آيت‏اللَّه كاشاني كه خطر كودتايي با حمايت بيگانه را احساس كرده بود، تلاش زيادي به عمل آورد تا جلوي كودتا را بگيرد تا مصالح مملكت فداي منافع بيگانگان نشود. وي در اين راه متحمل سختي‏هاي فراواني شد و روحانيان و نزديكان آيت‏اللَّه، از طرف دولت دستگير و بازداشت شدند. عوامل داخلي و خارجي نيز كه آيت‏اللَّه را مانعي براي تحقق اهداف شوم خود مي‏ديدند، آن چنان شخصيت اين مرد بزرگ و شريفِ روحاني را لكه‏دار كردند كه شايد بتوان آن را در تاريخ ايران بي‏سابقه دانست و اين همان چيزي بود كه استعمارگران آمريكا و انگليس مايل بودند از طريق مصدق و دوستانش عملي شود. همچنين با اينكه دكتر مصدق، به دست‏گيري قدرت در بار دوم نخست‏وزيري خود را مديون مجاهدت‏هاي مردمي به رهبري آيت‏اللَّه كاشاني بود، مع‏الوصف در پاسخ به نصايح دلسوزانه آن عالم نستوه، ايشان را از دخالت‏در امور سياسي منع كرد. با اين حال آيت‏اللَّه كاشاني به خاطر مصالح ملي و پرهيز از ايجاد دو دستگي از رودررويي با مصدق اجتناب مي‏ورزيد تا اين كه يك روز قبل از وقوع كودتا، ايشان طي نامه‏اي، مصدق را از وقوع كودتاي حتمي آگاه كرد. اما دكتر مصدق كه ملت را پشتيبان هميشگي خود مي‏دانست، تنها به فكر خود بود و به قول آيت‏اللَّه كاشاني، اين هدف را تعقيب مي‏نمود كه قهرمانانه زنده بماند. مصدق در نهايت با گسستن از روحانيت و مردم، در اثر كودتاي 28 مرداد، نهضت خروشان مردمي در 30 تير 1331 را به شكست كشاند و از آن پس، كشور به مدت 25 سال، در اختيار اجانب، به ويژه آمريكا قرار گرفت.
پس از آن كه هزاران نفر از عناصر حزب بعث عراق و گروهك‏هاي ضدانقلاب وابسته به بيگانگان، مانند: كومله، فداييان خلق و حزب دموكرات كردستان، در مرداد 1358ش به شهر پاوه در منطقه كردنشين استان كرمانشاه هجوم آوردند، اين شهر را تصرف كرده و دست به جنايت‏هاي شنيعي زدند. بيمارستان پاوه از جمله مراكزي بود كه به اشغال مزدوران درآمده بود. آنان در اين بيمارستان 25 نفر از برادران سپاهي مجروح را روي تخت‏ها و پشت بام به طرز فجيعي به شهادت رساندند. اين فاجعه خونين با عكس‏العمل شديد امام خميني (ره) مواجه شد و با فرمان معظمٌ‏له در بيست و هفتم مرداد 1358ش، نيروهاي سپاهي ، ارتشي و بسيجي به فرماندهي شهيد دكتر چمران به منطقه اعزام شدند. فرمان تاريخي امام براي آزادسازي پاوه چنان روحيه‏اي به پاسداران و سربازان ژاندارمري داد كه بدون توجه به زخم‏هاي خود تمامي سنگرهاي ضدانقلاب را از اشغال آنان خارج ساختند. در اين ميان شهيدچمران پس از يك نبرد سخت و درگيري خونين، همه شهرها، راه‏ها و مواضع استراتژيك منطقه را آزاد كرد و كردستان از اين مرحله به سلامتي گذر نمود.
آيت‏اللَّه شيخ بهاءالدين محلاتي در سال 1275ش (1313ق) در خانداني اهل علم در نجف اشرف به دنيا آمد. وي در هفت سالگي به همراه پدرش به شيراز رفت و پس از فراگيري مقدمات و ادبيات، در محضر پدرش و آيت‏اللَّه ميرزا محمدصادق مجتهد شيرازي، فقه و اصول را آموخت. ايشان همچنين مدتي حكمت الهي را از محضر سيدعلي حكيم كازروني فرا گرفت و از آن پس براي ادامه تحصيل، عزم نجف اشرف نمود. آيت‏اللَّه محلاتي در حوزه علميه نجف، به مدت ده سال از محضر عالمان نام‏آوري همچون آقا ضياءالدين عراقي، آخوند ملامحمدكاظم خراساني و ميرزاي ناييني استفاده كرد تا به درجه رفيع اجتهاد نائل آمد. ايشان در سال 1309 به شيراز بازگشت و از آن پس به مدت بيش از نيم قرن، عهده‏دار تدريس و مرجعيت امور مردم گرديد. آيت‏اللَّه محلاتي تا پايان عمر خويش در ايجاد مؤسسات خيريه كوشا بود و در اين مدت، اماكن عام المنفعه متعددي را ايجاد كرد. در كنار فعاليت‏هاي علمي و اجتماعي ايشان، از آيت‏اللَّه بهاءالدين محلاتي آثار تاليفي نيز بر جاي مانده كه رهنماي حق، اصول العقايد، خطبات جانسوز و تاليفاتي در فقه و اصول از آن جمله‏اند. اين فقيه اصولي سرانجام در بيست و هفتم مرداد 1360 ش برابر با هفدهم شوال 1401 ق در 85 سالگي بدرود حيات گفت و در شيراز مدفون گرديد.
آيت‏اللَّه حاج شيخ قدرت‏اللَّه وجداني‏فخر در سال 1311 ش (1351 ق) در يكي از روستاهاي شهر سراب به دنيا آمد و از چهارده سالگي به تحصيل علوم ديني روي آورد. وي در سال 1327 ش به حوزه عليمه قم مهاجرت كرد و پس از پشت سر گذاشتن سطوح عاليه حوزه، در دروس خارج حضرات آيات شيخ عبدالنبي عراقي، سيدمحمد حجت كوه كمره‏اي، سيدحسين بروجردي، سيدمحمد محقق داماد ، محمدعلي اراكي و امام خميني(ره) شركت جست. معظم له در كنار آموختن، به آموزش معلومات خود به ديگران برآمد و در مدتي نزديك به چهل سال، هزاران نفر از فرهيختگان و فضلاي حوزه را از سرچشمه زلال دانش خويش سيراب نمود. او در ايام تعطيل حوزه به تبليغ دين در داخل و خارج كشور مي‏پرداخت و از اين رهگذر، موفق به ارايه خدمات فكري، فرهنگي و اجتماعي بسيار گرديد. آيت‏اللَّه وجداني فخر، از آغاز مبارازت مردم مسلمان و روحانيت عليه رژيم پهلوي، به رهبري حضرت امام، نقشي فعال برعهده گرفت و نامش هماره در ذيل اعلاميه‏هاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم ديده مي‏شد. اين فقيه فرزانه كه از اكثر مراجع تقليد، اجازات متعدد اجتهادي، روايي و امور حسبيه داشت داراي آثار متعددي بود كه: آداب معاشرت در اسلام، اجتهاد در اسلام، الفخريه در فقه در 16 جلد و انوار منطقيه از آن جمله‏اند: سرانجام قلب حق باور آيت‏اللَّه وجداني فخر در سحرگاه 27 مرداد 1375 ش برابر با اول ربيع‏الثاني 1417 ق در 64 سالگي از تپش باز ايستاد و پس از تشييعي با شكوه، در حرم مطهر حضرت معصومه(س) مدفون گرديد.
« محمّدبن عبدالكريم شهرستاني» مُكنّي به« اَبوالفَتح » ازفقيهان مشهور و عالمان بزرگ قرن ششم هجري قمري بدرود حيات گفت. شهرستاني در37سالگي پس از سالها علم آموزي به بغداد رفت و تدريس را آغازكرد. مهارت شهرستاني دروعظ و خطابه موجب مي‏ِشد كه كلاسهاي درس وي همواره مملو از دانش دوستان باشد. همچنين محفوظات شهرستاني و علم بيكران او درفلسفه و حكمت ازوي استادي برجسته ساخته بود. ازآثارشهرستاني علاوه بركتاب مهم «اَلملَلُ و النِّحَل» دو اثر« المَبدَأُ وَ الْمَعاد و غايةُ الْمَرام» را مي‎توان نام برد. گفتني است كه كتاب« اَلمِلَلُ وَ النِّحَل به زبانهاي تركي، لاتين و انگليسي» نيزترجمه شده است.
« اَبوطالب فخرالدّين هَمداني كوفي» مشهور به« اِبْن فَصيح» فقيه شاعر و اديب عرب درشهر دمشق بدرود حيات گفت. ابن فصيح درسال 680هجري قمري دركوفه بدنيا آمد اما چون درشهرهاي بغداد و دمشق سكونت كرد به دمشقي و بغدادي ملقّب شد. ابن فصيح فقه و ادبيات را درزادگاهش آموخت و بعد قرائات هفتگانه را فراگرفت و پس از آنكه به بغداد و دمشق سفركرد به فراگيري حديث همّت گماشت. ابن فصيح سالها بعد خود مدرّس اين علوم شد و شاگردان متعددي تعليم داد. ازآثارابن فصيح اين عالم و شاعر بزرگ عرب كتاب‎هاي «حَلُّ الرُّموز» درباره قرائات هفتگانه و «كَنزُالدَّقايق» درباره فقه را ‎مي‎توان نام برد.
يزيد بن عبدالملك بن مروان پس از عمربن عبدالعزيز در سال 101 هجري به خلافت رسيد. يزيد بن عبدالملك شخصي عياش و باده گسار بود و به امور كشور اسلامي توجهي نداشت. چون از بستگان حجاج ثقفي بود، از اين خاندان خونخوار، بر سر كارها گمارد. وي در اواخر عمر مي‏خواست ثابت كند كه عيش و نوش بدون نيش و تلخي وجود دارد. ولي باگذشت چند روز، معشوقه‏اش مُرد و آن زندگي مستانه تبديل به سوگ گشت و خليفه، چند روزي بعد از او زنده نماند.
آيت‏اللَّه سيد مهدي روحاني در سال 1343 ق (1 303 ش) در شهر مقدس قم و درخانواده‏اي فرهيخته و عالم به دنيا آمد. در دوران نوجواني به فراگيري علوم ديني روي آورد و پس از چند سال در 20 سالگي عازم نجف اشرف گرديد. با ورود آيت‏اللَّه بروجرودي به قم، آيت‏اللَّه روحاني در درس خارج فقه و اصول ايشان شركت كرد و پس از مدتي به تدريس سطوح عاليه و خارج فقه و اصول پرداخت. او همچنين با تطبيق كتابهاي آسماني از قبيل تورات و انجيل با قرآن، ويژگي‏هاي مشترك و تفاوت آن‏هارا با قرآن روشن ساخت. آيت اللَّه روحاني از نخستين كساني بود كه در حوزه‏ي علميه‏ي قم، جلسه‏هاي بررسي ماركسيسم و اصول ديالكتيك را تشكيل داد. با آغاز نهضت اسلامي مردم به رهبري امام خميني، در اين مسيرگام نهاد و از هر فرصتي براي تعميق و گسترش باورهاي اسلامي، بهره مي‏بُرد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز در سه دوره به عنوان نماينده‏ي مردم استان‏هاي مركزي و قم در مجلس خبرگان برگزيده شد. سرانجام آن فقيه پارسا و متكلم زاهد پس از يك دوره بيماري در 26 شعبان 1421 ق برابر با 3 آذر 1379 ش در 76 سالگي چشم از جهان فرو بست و پس از تشييعي با شكوه در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد
بل ازاهالي كشورامريكا بود. او براي اختراع تلفن اين وسيله مهم ارتباطي از نتايج تحقيقات ديگرمحققان استفاده كرد و كوشيد كه آزمايشهاي خود آنها را مدنظر قراردهد و بدين ترتيب سرانجام پس ازسالها تلاش و تحقيق دراسل1876ميلادي موفق به اختراع تلقن شد.
مارتين لوتر، مؤسس فرقه پروتستان در 13 مه 1483م در آلمان به دنيا آمد. وي پس از فراگيري فلسفه، حقوق، ادبيات و موسيقي، با تاثير از زمان، استاد علوم مذهبي گرديد. وي در سال‏هاي جواني به دليل اختلافات بين مقامات كليسا آشفته خاطر شد و پس از چندي بر برخي از اعمال ارباب كليسا ايراد گرفت. با اين حال، آغاز قيام لوتر بر ضد كليساي كاتوليك و استبداد مذهبي بر سر مسئله آمرزش گناهان از طرف كشيشان و پاپ بود. در آن زمان، رؤساي كليسا به دل‏خواه، اشخاص را از كليسا اخراج يا تكفير مي‏كردند و سپس براي آمرزش گناهان و ورود مجدد به كليسا، گناهان آنان را با پول مي‏خريدند. اما آن‏چه لوتر را بر ضد اين اوضاع برانگيخت، اقدام مسئولين كليسا به فروش رسمي آمرزش‏نامه بود. با قيام لوتر، طلسم تعصب مذهبي و استيلاطلبي صاحبان كليسا و استبداد كاتوليكي قرون وسطي درهم شكست و مذهبي نو با نام پروتستان شكل گرفت. پروتستان كه معني معترض داشت در ابتدا با انگيزه اصلاح كليساي كاتوليك آغاز شد و با مقاومت كليساي كاتوليك در برابر هرگونه اصلاح، اين جنبش به طور مستقل داراي اصول و مباني خاص خود گرديد. لوتر معتقد بود كه يگانه چيزي كه در مسيحيت معتبر است كتاب مقدس مي‏باشد، از اين رو، هيچ‏گونه حجيّتي براي مقام پاپ، شوراهاي كليسايى يا آراي ارباب كليسا و قدّيسان قائل نبود. از ديدگاه پروتستان، هر مسيحي مي‏تواند پيام كتاب مقدس را به وجدان شخصي خود دريابد و نجات و رستگاري شخصْ تنها از طريق فيض الهي و در ضمنِ ايمان پديد مي‏آيد. از جمله ويژگي‏هاي اخلاق و تفكر پروتستاني، خردگرايي، تاكيد بر آزادي فردي، تساهل و مدارا، تكيه بر توليد و گسترش ثروت، عبادت دانستن كار، موهبت الهي دانستن ثروت و پسنديده دانستن آن را مي‏توان برشمرد.
گاليلو گاليله، منجم و دانشمند معروف ايتاليايى در طول حيات علمي خود، علاوه بر رياضيات به نجوم و اخترشناسي علاقه‏مند بود. هنگامي كه گاليله در دانشگاه ونيز مشغول تدريس بود، خبر اختراع تلسكوپ را شنيد و پس از چندي يك هلندي، نمونه‏اي از اين تلسكوپ را به ونيز آورد. با اطلاع گاليله از اين موضوع، علاقه به اخترشناسي او باعث شد تا شروع به ساختن تلسكوپ كند. وي بيشتر قطعات تلسكوپ را به تنهايى ساخت، حتي عدسي‏هاي آن را با سنگ، صيقل داد و براي بهره برداري آماده نمود. با اتمام كارساخت تلسكوپ در 18 اوت 1609م گاليله آن را متوجهِ آسمان كرد و با ديدگان دقيق و كنجكاوش، در پهنه آسمان فرو رفت. او ستارگان زيادي را ديد كه تا آن زمان از نظر پنهان مانده بودند. گاليله در طول تحقيقات خود به اين واقعيت پي برد كه كره ماه سطح كاملاً ناصافي دارد و مانند زمين پوشيده از كوه‏ها و دره‏هاي عظيم است. اين دانشمند ايتاليايى به وسيله تلسكوپ توانست چهار قمر سياره مشتري و حلقه دور سياره زحل را نيز كشف نمايد و بر دانش بشري اضافه كند. امروزه بشر با تلسكوپ‏هاي بسيار نيرومند قادر است اجرام آسماني دور دست را در فضاي بيكران رصد كند كه اين پيشرفت مرهون زحمات دانشمنداني نظير گاليله است.
كارلوس لينْيوس، طبيعي‏دان سوئدي در 5 دسامبر 1707م در روستايى در سوئد به دنيا آمد. او كه بيشتر به نام "كارل فون لينه" شناخته مي‏شود، از كودكي به گل و گياه علاقه فراوان داشت و در همان زمان، درباره گياهان تحقيقات زيادي انجام مي‏داد. لينيوس در 22 سالگي رساله‏اي درباره توليد مثل و تكثير گياهان نگاشت. اين رساله به قدري خردمندانه بود كه بلافاصله از وي دعوت شد تا در قسمت تحقيقات دانشگاه اوپْسالا مشغول به كار گردد. او در سال 1732م به نواحي دور افتاده‏اي عزيمت كرد و مدت 6 ماه در آن‏جا به تحقيق و آزمايش پرداخت. لينيوس از آن پس به مدت سه سال به تنظيم و تحرير اطلاعات خود مشغول بود. نوشته‏هاي او كه شامل حقايق تازه و وسيعي درباره زمين‏شناسي، گياه‏شناسي، پرنده‏شناسي و نژادشناسي بود، مورد توجه دانشمندان قرار گرفت و زمام‏داران سوئد را متوجه كشاورزي، جنگل‏ها و اوضاع اقتصادي و نژاد مردمِ مكان مورد مطالعه لينيوس نمود. از آن پس شهرت لينيوس در سراسر اروپا پيچيد و او با هزينه دولت، عهده‏دار تحقيقات دامنه‏داري در زمينه گياهان شد. لينيوس پس از مدتي كتابي ديگر نگاشت و براي نخستين بار، نباتات و گياهان را طبقه‏بندي و نام‏گذاري كرد. وي هم‏چنين جدول كاملي از گياهان مخصوص و كمياب ذكر نمود كه اساس تقسيم‏بندي فعلي گياهان نيز محسوب مي‏شود. باغ لينيوس، كانون دانشجويان و دانشمندان و بزرگان بود. او معمولاً شاگردان خود را به كشتزارها و جنگل‏ها مي‏برد و درضمن گردش به آنان درس مي‏داد. وي در كنار گياه‏شناسي دكتراي پزشكي خود را دريافت كرد و مدتي نيز به كار طبابت پرداخت. ماركوس لينيوس سرانجام هنگامي در 18 اوت 1778م در 71 سالگي درگذشت كه با به جاي گذاشتن 2500 صفحه از تحقيقات ارزنده خود، شالوده گياه‏شناسي علمي كنوني را بنيان نهاد.